آقامحمدهادیآقامحمدهادی، تا این لحظه: 11 سال و 1 روز سن داره
کلبه عشقمونکلبه عشقمون، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه سن داره

عزیزترین هدیه خداوند

کـــلــیــپ:16 تا32 مــاهــگــی

سلام.عزیزدل مامانی بعداز اون کلیپی که از عکسهای زمان تولدت تا 15 ماهگیت درست کردم دوباره تصمیم گرفتم ازعکسهای 16 ماهگیت تا الان که32 ماهت شده یکی دیگه برات درست کنم که خداروشکر موفق شدم امیدوارم خوشت بیاد ووقتی بزرگ شدی یادگاری خوبی باشه برات عــــزیـــزم.   ...
14 دی 1394

گلبرگ سی ودوم

ماشاالله ماشاالله شما دوسال و8ماهه شدی گلکم اصلا باورم نمیشه اینقدر زودگذشت وتو داری سه ساله میشی عزیزکم. بعد از برگشت بابایی از سفرکربلا تا چند روز که خونمون شلوغ پلوغ بود برای دیدن بابایی میومدن ومیرفتن تو هم حسابی دلت برای بابا تنگ شده بود واین چندروز مرتب باهاش بازی میکردی وازش جدانمیشدی. چندروز از اومدن بابایی که گذشت تو یک سرمای بدی خوردی وتا به امروز 10 روزه که همین جوری گلوت چرک داره وسرفه میکنی  شب یلدا بدجوری حالت بدبود اون شب رفتیم خونه هردوتا پدربزرگات توکه همین جور بی حال و مریض افتاده بودی به ماهم اصلا خوش نگذشت چون نگران تو بودیم که تب داشتی .خیلی ضعیف شدی وهمش بهونه میگیری منم چند روز پیش از تو واگیر کرد...
9 دی 1394

گلبرگ سی ویکم

سلام.قندعسل مامان وعزیز بابایی چندوقته اصلا نتونستم بیام برات ینویسم ماشاالله شما شیطون شدی وکارهای منم زیاد. با اومدن آقا ابوالفضل به جمعمون مادیگه برای دیدنش آروم وقرارنداشتیم حداقل یه روز درمیون باید برای دیدنش میرفتیم وتوهم نازش میکردی وبوسش میکردی گلم انشاالله همیشه هردوسالم باشید. تو این ماه یه اتفاق خوب واسه بابایی افتاد واونم رفتن به پابوس امام حسین در روز اریعین  اونم با پای پیاده البته همراه هردوتا پدربزرگات وجمعی از اهالی روستامون که جمعا 20نفری  شدن وقتی بابایی تصمیم گرفت که بره ماهمگی خوشحال بودیم وتو همیشه به بابا میگفتی بابا میخوای بری پیش علی اصغرکوچولو وامام حسین؟؟؟؟؟(ماشاالله قربو...
8 دی 1394
1